سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
نیاز به حکومت
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 8:38 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم


نیاز به حکومت در رویکرد اسلام و قرآن

اسلام نیز بى نیازى جامعه از حکومت و قوّه قهریه در پرتو برخوردارى از تربیت سالم و شناخت مصالح و مفاسد و قوانین را خیالى خام و به دور از واقع مى‌داند. از این رو در آیات آفرینش حضرت آدم، داستان خلقت انسان به گونه‌اى تبیین شده است که کاملا نقاط ضعف و امکان لغزش انسان را نمایان مى‌سازد:

«وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنّى جاعِلٌ فِى الاَْرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنّى أَعْلَمُ مَا لاتَعْلَمُونَ.»1

(به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمین جانشینى (نماینده اى) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آیا کسى را در آن قرار مى‌دهى که فساد و خونریزى کند؟ ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‌آوریم و تو را تقدیس مى‌کنیم. پروردگار فرمود: من حقایقى را مى‌دانم که شما نمى‌دانید.

وقتى فرشتگان از فساد اجتماعى و خونریزى انسانها خبر مى‌دهند خداوند سخن آنان را انکار نمى‌کند؛ بلکه در پاسخ آنها به حکمت آفرینش انسان اشاره مى‌کند که فرشتگان از آن بى خبر بودند.
---------------------
1ـ بقره/ 30.
? صفحه 30?

همچنین در پاره‌اى از آیات دیگر خداوند برخى از ضعفهاى اخلاقى انسان را بیان مى‌کند، از جمله آیات:

1ـ «إِنَّ الاِْنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً. و إِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً.»1

به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است، هنگامى که بدى به او رسد بى تابى مى‌کند؛ و هنگامى که خوبى به او رسد از دیگران باز مى‌دارد (و بخل مىورزد).

2ـ «... إِنَّ الاِْنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ.»2؛ انسان بسیار ستمگر و ناسپاس است.

جالب این‌که در آیه فوق خداوند انسان را «ظلوم» معرفى مى‌کند که صیغه مبالغه و به معناى بسیار ظلم کننده است. این تعبیر حاکى از آن است که ظلم، طغیان و ناسپاسى در بین انسانها به حدّى است که قابل چشم پوشى نیست و همواره جوامع انسانى آکنده از ظلم و ناسپاسى خواهد بود و این تصوّر پذیرفته نیست که با تعلیم، تربیت، ارشاد، موعظه و نصیحت مردمْ مى‌توان جامعه‌اى را ساخت که تمام اعضایش رفتار خوب و پسندیده داشته باشند و هیچ کس از قوانین و ارزشهاى اخلاقى سرپیچى و تخلّف نکند؛ که در این صورت دیگر نیازى به دولت و قوّه قهریه نباشد. قرآن نیز با این تصوّر مخالف است و واقعیت‌ها نشان مى‌دهد که همواره در جوامع انسانى به انگیزه‌هاى گوناگون تخلّف وجود داشته است. البته برخى در صدد کشف و شناسایى عوامل تخلّف و ارتکاب جرم از سوى افراد برآمده‌اند و به عواملى چون جهل و نادانى و عوامل ژنتیک و عوامل دیگر اشاره داشته‌اند که ما فعلا در صدد پى گیرى آن مطلب نیستیم و تنها در صدد بیان این سخنیم که همواره، در بین انسانها تخلّف از قانون، ارتکاب جُرم و بزهکارى وجود داشته است و براحتى مى‌توان پیش بینى کرد که در آینده نیز چنین خواهد بود.

البته ما معتقدیم که با عنایت و لطف خداوند زمانى فرا مى‌رسد که به دست مبارک حضرت ولىّ عصر، عجّل اللّه فرجه الشریف، جامعه ایده آل اسلامى و الهى تشکیل مى‌گردد. ولى باید در نظر داشته باشیم که آن جامعه نیز به طور کلّى عارى از تخلّف از قوانین و گناه نخواهد بود و بعلاوه آن جامعه نیز ابدى و مستدام نخواهد ماند. حتّى در

در برخى از روایات آمده است که علیه امام زمان، عجّل اللّه فرجه الشریف نیز قیام مى‌کنند و ایشان را به شهادت مى‌رسانند.

پس نمى‌توان انتظار داشت که حتّى در دوران حاکمیّت حضرت مهدى جامعه‌اى کاملا ایده آل و مطلوب ایجاد گردد که کاملا عارى از گناه و عصیان باشد. البته ساختار آن حکومت و اعمال قدرت از سوى آن به گونه‌اى است که هیچ ظلم و فسادى بى پاسخ نمى‌ماند و اجراى عدالت فراگیر مى‌شود و به این دلیل، در میدان زندگى اجتماعى و آشکارا، تخلّفات کاهش مى‌یابد، ولى به طور کلّى برچیده نمى‌شود؛ چون انسان از ماهیّت فرشته برخوردار نمى‌گردد و کماکان ماهیت او انسانى است و زمینه عصیان، گناه، تخلّف و بزهکارى در او وجود دارد.

پس توجه به واقعیّات ما را به ضرورت وجود دولت و حکومت رهنمون مى‌سازد. این‌که انسان در گوشه خانه بنشیند و در محدوده تنگ ذهن و فکر خود به خیال پردازى بپردازد و جامعه‌اى را ترسیم کند که بر اثر رشد اخلاقى و تربیتى عارى از ظلم و فساد باشد، کاملا با واقعیت‌هاى جامعه بیگانه است. باید به میان مردم رفت و رفتار و عملکرد آنها را مشاهده کرد که چگونه در کنار خوبى‌ها و رفتارهاى پسندیده، گاهى تخلّف، انحراف و گناه نیز از افراد سر مى‌زند. آنان که با مبانى ارزشى و اخلاقى بیگانه‌اند که وضعشان روشن است، اما افراد شایسته و نیک نیز گاهى مرتکب گناه و تخلّف مى‌شوند. طبیعى است که براى برخورد و جلوگیرى از تخلّفات ضرورت دارد که قوانین شایسته و لازم ـ که قبلا درباره ضرورت تدوین و وضع آنها سخن گفتیم ـ پیاده شود؛ چون اگر قوانین براى اجرا و پیاده شدن در جامعه تدوین گشته اند، باید مجرى و ضامن اجرا داشته باشند. عمده ترین دلیل بر وجود حکومت، همان ضمانت اجراى قوانین در همه سطوح جامعه است. این مطلبى است که اکنون ما در پى بیان آن هستیم؛ انشاءالله، در مباحث آینده درباره وظایف و اختیارات دولت، سازمان و ساختار دولت و دیگر مسائل مربوطه سخن خواهیم گفت.

منبع: نظریه سیاسى اسلام ج 2 ص 29-28



کلمات کلیدی : نظریه سیاسی اسلام
 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats